همه چیز برای شما

اطلاعات فیلم :

تهیه کننده : روبرتو هورچی

 نویسنده و کارگردان : گوین هود

تاریخ نمایش : 1 نوامبر 2013

فیلمبردار : دونالد مکالفین

موزیک : استیو جابلونسکی

بودجه : 110 میلیون دلار

فروش : در سراسر کشور 

زمان فیلم  : 114 دقیقه

کشور سازنده : آمریکا

 بازیگران : هریسون فورد و هیلی استفیلد و  ویولا دیویس و ابیگل بریزلین و بن کینگزلی

نقد وبررسی : 

فیلم "بازی اندر"، برگرفته از رمان اورسون اسکات، بیش اندازه احساسی است و همچنین درام این فیلم، به شدت بیننده را آزار می‌دهد. با اینکه زمان فیلم 114 دقیقه است، اما بعضی از مسائل، از جمله سکانس های قدم زدن باعث شده که این فیلم برای بیننده خسته‌کننده به نظر بیاید و این مسئله، به طور جدی به فیلم آسیب می‌زند و چون سازندگان این فیلم به دنبال ساخت یک فیلم جذاب و دیدنی نبوده‌اند، باعث شده است که آنطور که باید فیلم جذاب و تماشایی نباشد. اما از نظر من، بزرگ‌ترین مشکل فیلم که باعث کم شدن کیفیت فیلم شده است، دیالوگ‌ها و شخصیت پردازی آن است. کاراکتر های این فیلم، دائما حرف می‌زنند و در ادامه می‌بینیم اعمالی که آنها انجام می‌دهند، برخلاف گفته‌هایشان است و این مسئله باعث کم شدن کیفیت فیلم می‌شود. نجوه نویسندگی - کارگردانی این فیلم( "گاوین هود" ("ایکس من اصلی : ولورین"، "تسوتسی")) باعث می‌شود که قهرمان فیلم "بازی اندر"، اندر ویگین (آسا با*ترفیلد) مثل یک بچه خوب و سر به زیر در فیلم ظاهر شود؛ مشکل اینجاست که اندر بچه خوبی است ولی با توجه به اتفاقات اطرافش مجبور شده است کارهای بدی انجام دهد، این ویژگی باعث می‌شود که هم داستان فیلم و هم نحوه شخصیت پردازی دارای کیفیت چندانی نباشند و بیننده را به خود جذب نکنند. طرفداران کتاب اورسون اسکات باید بدانند که برای ساخت یک فیلم دو ساعته، تغییرات و کار زیادی لازم است و دلیل اینکه این فیلم توجه آنها را جلب می‌کند، استفاده از بازیگران جوان و نوجوان است، در واقع این دلیل باعث می‌شود که فیلم "بازی اندر"، شبیه به فیلم های فانتزی یا علمی - تخیلی موفق به نظر بیاید. "بازی اندر"، با یک داستان تکراری و خسته کننده در سینمای جهان، یعنی حمله موجودات فضایی شروع می‌شود. در واقع کسانی که کتاب اورسون اسکات را مطالعه کرده باشند، می‌فهمند که این فیلم به نحوی بیان می‌کند که به نوشته‌ها و پیام کتاب اعتماد ندارد.

در آغاز فیلم سرهنگ گراف (هریسون فورد)، اندر را به عنوان یک پایان دهنده جنگ علیه فورمیک‌ها معرفی می‌کند، هنگام انتخاب او در مدرسه، او در حال مشت و لگد زدن و قلدری است، این موضوع باعث می‌شود که کیفیت داستانی فیلم پایین بیاید و به بیننده بگوید که یک پسر قلدر و زورگو قرار است از جنگ‌های آینده جلوگیری کند. قهرمان داستان ما، زود شروع به فکر کردن درباره استراتژی‌های مختلف می‌کند و جالب این است که وقتی به استراتژی در ذهن خود دست میابد، پس از مدت کوتاهی به آسانی آن را تغییر می‌دهد. در فیلم چند صحنه مهم که در رمان نیز آمده است می‌بینیم، از جمله این صحنه‌ها می‌توان به رشد اندر به عنوان یک دانشجوی دانشکده افسری نظامی اشاره کرد، اندر قرار است به عنوان یک هدف وارد مدرسه نبرد شود. فضای بیرونی اردوگاه بوت، جایی است که بچه‌ها در آن رهبری، برنامه ریزی و... را یاد می‌گیرند و گراف اندر را به عنوان یکی از درخشان‌ترین افراد اسخدام می‌کند. اندر به سرعت و به آسانی هر چه تمام‌تر استاد بازی های جنگی دشوار می‌شود. البته اسطوره اصلی فیلم نیز در این فیلم بی تاثیر نبود و مازر، به‌طور شخصی شروع به درس دادن و پرورش اندر می‌کند تا از وی سربازی قدرتمند بسازد. بعد از استخدادم کردن اندر، وی به گراف می‌گوید که "تو کاری کردی که آنها از من متنفر باشند" (منظورش دوستانش است)؛ این حرف درست است، اما گراف نمی‌خواست که دوستان اندر از تبدیل شدن او به شخصیتی قدرتمند جلوگیری کنند. البته خطرهای بزرگی قهرمان اصلی داستانمان را تهدید می‌کند، اما او به‌طور معجزه آسایی همیشه توسط افرادی که از او مراقبت می‌کنند احاطه شده است و او تا حدی از خطرات دور است. در این فیلم ما شاهد شادی و خوشحال بودن گراف از وجود اندر هستیم و می‌بینیم که پس از هر جلسه آموزشی، گراف با اندر خوب برخورد می‌کند. 
قوی‌ترین صحته‌های فیلم "بازی اندر" هود، آن صحنه‌هایی است که اجازه می‌دهد اندر جهان خود را کشف کند و از دیگر صحنه‌های خوب این فیلم، می‌توان به ساعاتی که اندر در اتاق جنگ صرف می‌کند اشاره کرد. یکی از مشکلات هود، این است که درباره کاراکترها بیش از حد شفاهی آنچه را که اتفاق میافتد برایشان توضیح می‌دهد. در صحنه‌هایی که اندر آموزش می‌بیند که با تفنگ های مختلف، از نوع های مختلف، چگونه دشمن را شکست دهد، هود ما را آنطور که باید ما را جذب فیلم نمی‌کند، او فقط دوست دارد که صحنه‌های هیجانی (مثلا فریاد زدن و زوم کردن دوربین روی کاراکتر) خلق کند.

نقد فیلم با بررسی آقای  کارگردان سایمون آبرامز : 

امشب این فیلم رو نشستم به تماشا
این فیلم می تونست بیشتر مورد توجه واقع بشه اگر مواردی رو که در زیر به صورت خلاصه بیان می کنم تصحیح می کرد.
هر چند که مدت زمان فیلم کمی زیاده و میشد با یک مدیریت بهتر و سرعت بخشیدن به روند فیلم اون رو کوتاه تر کرد تا از کندی روند فیلم که در برخی صحنه ها و دقایق خیلی به چشم میاد کاسته بشه.
فیلم در خصوص روایت پسر جوانیه که انتخاب میشه برای حضور در دوره آمادگی نیروهایی که برای مقابله با تهدید نیروهای بیگانه در حال آماده سازی خودشون هستند.
از زمانیکه این پسر جوان به عنوان یک کارآموز رده پایین وارد میشه و تا به رتبه فرماندهی ترفیع پیدا می کنه.
کمی باورش سخته که فردی چنین جوان و با چنین سن و سال بسیار پایینی بتونه به این مراتب برسه
مخصوصاً که کادر همکارانش هم مثل خودش افرادی بسیار بسیار جوان و بی تجربه هستند
از دیگر مشکلات فیلم اینه که کاراکترها خیلی وراجی می کنن، هر صحنه ای که قراره اتفاق بیوفته، حتی صحنه های مبارزه و اکشن ما شخصیتها رو می بینیم که دائماً در حال حرف زدن هستند و یک لحضه هم دهنشون بسته نمیشه. این مصئله در کنار مواردی احساسی چون درد دل ها، قدم زدن ها و... به فضای فیلم آسیب رسونده
برای اینکه یک فیلم با زمانی نزدیک به 2 ساعت بتونه فیلمی موفق باشه اونهم با چنین طرح داستانی ای می بایست از جذابیت و کشش لازم در حوزه اکشن فیلمش بهره کافی رو ببره تا بیننده رو جذب کنه
در حالیکه اینطور نیست و روند اتفاقات و پیشبرد اونها کند هست، تا زمانیکه به تقریباً یک سوم پایانی میرسیم.
از اینجاست که همه چی سرعت می گیره، روند آموزش خیلی سریع و فقط با ذکر و یاد کردن از اونها طی میشه. و از اون منطقی که باید درش وجود داشته باشه خبری نیست.
شاید بتونیم بهترین قسمتهای فیلم رو قسمتهایی دونست که "اندر" مشغول تصمیم گیری و رهبری جنگ هست، از مبارزاتش درون اتاق جنگ گرفته تا دوئل های شخصی و در نهایت مبارزه پایانی فیلم.
1 مورد دیگه هم که فکر می کنم در اون زیاده روی شده بود داد و فریاد کردن کاراکترها بود که در هر زمان و مکانی که پیدا می کردن سریع شروع می کردن به داد و فریاد کردن سر همدیگه. از یک گروهبان سطح پایین گرفته، یک افسر فرمانده گروه و سرهنگی که می بینیم رهبری به عهده اونه. 
اگر بخوایم به بازی هریسون فورد نگاهی بندازیم باید گفت قطعاً یکی از بهترین بازی های این بازیگ مطرح سینما نیست
در واقع معتقدم اگر کاراکتر دیگری هم اینجا حضور میداشت و بازی می کرد تفاوتی ایجاد نمیشد. اما از فورد توقع بیشتری می رفت.
حتی در داستان هم می بینیم که اون زیاده از حد جانبداری می کنه از این بچه و در هر فرصتی که پیدا می کنه از اون تعریف می کنه. 
درسته که تعریف باعث پیشرفته اما استفاده بیش از حد اون در امور نظامی اصلاً کار درستی نیست.
مورد دیگر هم در خصوص شخصیت پردازیه که اصلاً خوب نیست.
کاراکترها ناگهانی وارد داستان میشن و خیلی هم ناگهانی خارج و روال منطقی ای رو در پیش نمی گیرن.
حتی درگیری های بین کارآموزان هم بیشتر جنبه احساسی و غیر منطقی داره تا اینکه قرار باشه با یک علت خاصی پیگیری و به سرانجام برسه
در کل فیلم بدی نبود، نمیگم خوب
چون نمی تونه انتظاراتی رو که از فیلم اکشنی اینچنینی انتظار میره رو برآورده کنه. 
اما اینم بگم که از مبارزات فیلم هم خوشم اومد، مبارزاتی که در اتاق جنگ اتفاق می افتاد و شیوه ها و سبکهای مبارزه، شبیه سازی ها و در انتها هم مبارزه نهایی خوب کار شده بود.
در کل برای 1 بار دیدن خوبه، فقط اگر بتونید کمی زمان زیادش، دیالوگهای بسیار بسیار زیاد و مواردی که در بالا اشاره کردم رو تحمل کنید.
نمره من به فیلم 6.5 از 10 هست.

بازیگران : 

آسا باترفیلد  در نقش       اندرو ویگن

هریسون فود     در نقش    سرهنگ هایروم گراف

ویولا دیویس      در نقش     گون اندرسون

بن کینگزلی      در نقش      مازر راخان

هیلی اسفیلد     در نقش     پترا آرکانان

محیط فیلم